۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

خشونت کلامی چیست و چه اثراتی به همراه دارد؟

خشونت کلامی گونه ای خشونت است که به جای مشت و کتک، از کلمات بهره می گیرد. خشونت کلامی با ضربه روحی یا هدف قرار دادن طبیعت فرد، به روان او آسیب می زند. هرچند که در روابط زناشویی بسیار شایع است.
بسیاری مواقع خشونت های کلامی به صورت جوک گفته می شود، وقتی فرد مورد هدف جوک احساس آسیب یا توهین کرد، گوینده جوک بلند می خندد و می گوید که قربانی خیلی حساس است. در حالی که منظور او از بیان این جوک آزار فرد مقابل بوده است. پس از مدتی، خشونت کلامی به خشونت فیزیکی می انجامد.

خشونت گفتاری به چه روش هایی اعمال می شود؟
1- مسخره کردن یا تحقیر کردن، بی احترامی، ایرادگیری و انتقاد ناحق و پی در پی، بی محلی علیه شخص.
2- تحریف حرف های شخص مورد آزار در گفتگوهای بعدی با او (به منظور تهمت، سوِء استفاده، از بین بردن اعتماد به نفس، هم عقیده کردن شخص مورد آزار)، قلب واقعیت یا بد نشان دادن حرف های قبلی قربانی جلوی شخص سوم.
3- آسیب، توقف حمایت از قربانی (در صورتیکه فرد آزار دهنده از والدین باشد یا مشابه آن)، تهمت نادرست، آزار دادن، یا تهدید مبنی بر آسیب رساندن به شخص مرتبط با قربانی.
رفتار مذکور به خصوص زمانی صورت می گیرد که آزار دهنده، تصمیمات قربانی را تحت کنترل بگیرد، یا به عبارت دیگر برای آزارهای بعدی قربانی را تحت سلطه خود داشته باشد.
4- القای حس شرم و خجالت، یا احساس مسئولیت به قربانی در موقعیت هایی که خجالت ندارد یا قربانی مسئولیتی نداشته است.
5- دور نگه داشتن و منزوی کردن فرد از یک سیستم حمایتی، مانند دوستان، خویشاوندان و... .
6- فرار دادن احساسات خاص. آزار دهنده کوشش می کند رفتارهایی انجام دهد تا:
الف) کنترل قربانی بر موقعیتش را از وی بگیرد
ب) ذره ذره احساس های:
- بیچارگی و درماندگی (مخصوصا طولانی مدت)
- ناامیدی از کوچک ترین کنترل داشتن بر اوضاع را در او القا کند.
ج) قربانی را آرام کند
د) قربانی را
قانع کند که تلاش برای کمک خواستن از دیگران بی فایده است. چون فرد آزار دهنده می تواند در حضور دیگران رفتار خود را تغییر دهد، بدین صورت نهاد ها یا مددکاری اجتماعی را قانع می کند که اصلا آزاری وجود ندارد. (1)

مثال هایی از خشونت کلامی:
* قلدری، بدنام کردن، بی اهمیت کردن، محدود کردن، مورد پرسش و بازجویی قرار دادن، تحقیر کردن و بی اهمیت نشان دادن، تهمت، مورد خجالت و شرمساری قرار دادن، فحش و توهین، خندیدن به شخص، مخالفت دائم، دروغگویی، سرزنش، دست انداختن، طعنه زدن، دست انداختن، تهدید، نام یا لقب درست کردن و فرد را با آن صدا زدن، داد زدن، خشمگین و عصبی برخورد کردن.
* اظهارات و حرف های منفی درباره لباس، ظاهر، نژاد، دین، اخلاقگرایی، زندگی جنسی و غذا و آشامیدنی طرف مقابل زدن.
(توجه شود موارد بالا وقتی که یا به ناحق و از روی غرض، یا تکرار شونده و دائم؛ باشند خشونت کلامی محسوب می شوند نه این که از روی منطق باشند.)

خشونت کلامی چه اثراتی به همراه دارد؟
اثر خشونت کلامی یواش یواش است! این خشونت زخم هایی را می گذارد که با چشم قابل دیدن نیستند. از آنجا که به مغز و روح صدمه می رساند، تشخیص آن از آزار فیزیکی سخت تر است. قربانیان این خشونت آنچنان مجروح و آشفته می شوند که اغلب نمی توانند بفهمند که مورد آزار قرار دارند.
اعتماد به نفس پایین و حواس پرتی دو مورد از عواقبی است که گریبانگیر قربانی می شوند. فرد آزار دهنده اغلب قربانی را قانع می کند که مشکل از او (قربانی) است. در حقیقت خشونت کلامی اغلب طرف مقابلش را با بازی کردن در نقش قربانی مورد تهمت هم قرار می دهد.
سرانجام قربانی خشونت کلامی آن قدر مستاصل می شود که از دفاع در برابر آن ناتوان می شود. اغلب قربانی سعی می کند تا با فرد آزار دهنده آشتی کند یا او را تغییر دهد و فکر می کند این عمل، روابط بین آنها را بهبود می دهد. اما آزار دهنده تغییر نمی کند.
تاثیر خشونت کلامی از خشونت بدنی طولانی مدت تر است.

**تاثیر بر کودکان
تحقیقات نشان داده است که کودکانی که مورد خشونت کلامی قرار می گیرند در بزرگسالی به خود ایرادی و انتقاد از خویشتن دچار شده و مستعد افسردگی و اضطراب می شوند.


این متن ترجمه ایست از منابع مختلف و از جایی کپی نشده است. جهت درج در ویکی فارسی دستتان را می فشاریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر