۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

مملکت را به دست چه کسی باید داد؟

یکی گوید که باید مملکت را
بدست پادشاه نوجوان داد
 

یکی گوید که باید روس ها را
صدا کرد و وطن را دستشان داد

یکی گوید همان بهتر که آن را

دوباره دست آمریکاییان داد

یکی گوید که حق با انگلیس است

به او باید وطن را بی گمان داد

یکی گوید که لا کن راهش اینه

که دست حضرت صاحبزمان داد
 

نمی دانم که این مسکین وطن را
چــــــــــــــرا باید به دست ایــــــن و آن داد؟؟!!

بیا ای هموطن فکر وطن باش

که باید همتی از خود نشان داد!


کز این بیداد آزادش نماییم
به دست خویــــــــــــــــش آبادش نماییم
 


(شعر از: هادی خرسندی)

اموال خارج شده توسط شاه فراری چقدر بود؟


شاه علاوه بر دارایی های خود در بانک های مختلف خارجی از جمله سوئیس هنگام خروج از کشور نیز مقداری اموال از ایران خارج کرد. این اموال چه میزان بود؟
پاسخ از رضا پهلوی: " 62 میلیون دلار تمام اموال پدرم به هنگام مرگ بوده است":





روزنامه فایننشال تایمز در مقاله ای به مناسبت فرار زین العابدین بن علی دیکتاتور تونس، لیستی از دیکتاتورهای فراری همراه با اموالی که خارج کرده اند را منتشر کرد؛ محمدرضا پهلوی با رقم 35 میلیارد دلار سرقت، تقریبن در صدر جدول قرار دارد:




(بر روی تصویر کلیک کنید تا بزرگتر نمایش داده شود)

                                                                       
پی نوشت: رابرت اف. آرمائو مشاور شاه طی نامه ای به فایننشال تایمز این آمار را غیرواقعی خوانده و ادعا کرده که شاه علاقه ای به امور مادی نداشت که قضاوت به خوانندگان محول می شود (آدرس این مقاله در فایننشال تایمز -- تصویر این مقاله). نکته ی دوم این که آمار فایننشال تایمز فقط مربوط به اموالی است که شاه از ایران خارج کرد و شامل محتوای حساب های بانکی خارج ایشان که قبل از سقوط ایجاد کرده بود نمی شود.

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

بازخوانی تاریخی از مجاهدین خلق: اشغال سفارت امریکا



نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق همزمان با اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان خط امام (13 آبان 1358) چنین می نویسد:
خوشحالیم که این بار شاه اصلی (که همان امریکاست) مورد هدف قرار می گیرد. همان عامل اصلی بدبختی ها که هنوز هم نفوذها و شبکه های وسیعی در همه اندام ها و دستگاه های سیاسی و اقتصادی و نظامی و امنیتی ما داشت و دارد. همان دشمنی که ... تلاش کرده است وانمود کند که دیگر امروز که شاه رفته است دشمن هم تغییر کرده [است] آنها به یاد دارند فریاد شهیدان را که: «بعد از شاه نوبت امریکاست». بنابراین در شرایط بحرانی و حساس موجود که انقلاب ما در تنگناهای انحرافی متعدد افتاده بود چه اقدامی پرثمرتر و بااثرتر از آنچه "دانشجویان خط امام" کردند متصور بود؟.... وانگهی تسخیر لانه ی جاسوسی و ابطال یکی از قراردادها و اقدام شجاعانه و انقلابی امام در تحریم هرگونه مذاکرات عافیت جویانه و تسلیم طلبانه با امریکاییها منطقا این امید را که در نسخه و پاکنویس نهایی قانون مواد انقلابی لازم در نظر گرفته شود افزایش داده و انتظارات بسیار زیادتری پیرامون آن برمی انگیزد. (نشریه مجاهد - شماره 10)
نشریه مجاهد در این شماره و شماره بعدی بر قطع تمام روابط سیاسی اقتصادی با امریکا و مصادره ی اموال آن پافشاری می کند.
یک روز پس از اشغال سفارت امریکا، تلگرافی در تایید این اقدام و با لحنی ارادتمندانه از سوی سازمان به خمینی ارسال می شود (تصویر از نشریه مجاهد شماره 10 مورخ 21 آبان 58).













۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

فرار از زندان آلکاتراس! (قسمت اول)


دارم فکر می کنم هر حرکتی که می کنم جمهوری اسلامی می داند. هر رفتاری که می کنم هر سخنی که از دهان بیرون می دهم و هر کابوسی که می بینم از قبل مورد تایید حکومت و حکومتیان قرار گرفته است! بعد فکر می کنم در اتاق دوری بزنم و باز بیندیشم.
نه اشتباه نکنید متوهم نیستم و مالیخولیا هم نگرفته ام. چند روز است دارم عمیق تر فکر می کنم. دارم تک تک لحظات زندگی ام را از دریچه ی شخص ثالثی بازنگری می کنم. اینطوری تک تک کلماتی که از دهانم بیرون می آیند را ریشه یابی می کنم، سرنخ هر یک از افکارم را پی می گیرم تا به علتش برسم و خواب هایم را باز از ذهن می گذارنم تا ببینم از کدام خاطره ی پیشین من تولید شده اند.
قسمت عمده ای از دوران کودکی من مصادف بود با جنگ و طبعا مردن هزاران هزار انسانی که وقتی پدرم من و خواهرم را بغل می زد و به پناهگاه می برد، به جای ما می مردند. خاطره های کودکی ام همیشه از بزرگداشت مردن سخن می گویند. از سخنرانی ها و داستان ها و فیلم هایی که قهرمان جوان و زیبارو آرزوی شهادت یا همان مردن داشت. بدفهمی نشود شهادت را مذمت نمی کنم. مقصودم این است که "مرگ" تبلیغ می شد؛ قهرمان داستان یا آن که قرار بود به بهشت موعود برود، از ابتدا به منظور مردن می رفت. ذهن و کلامش را فقط یک هدف تسخیر کرده بود: شهادت، مردن. او به این نمی اندیشید که به سهم خود چگونه می تواند جنگ را خاتمه دهد یا لااقل تعریفی از "پیروزی در جنگ" ارائه دهد تا این طرف جنگ را پیروز کند. کسی حق نداشت از بالا به این ماشین جنگی بگوید تو اشتباه می کنی، اشتباه هدفت را سمت قدس و کربلا گرفته ای. ترمز بزن و تمامش کن. بلکه در کلام روحانیون و صدا و سیما و هر آنکس که منبع الهام ما از دنیای بیرون بود؛ صالح کسی بود که دم برنیاورد و پیچ و دنده ی این ماشین جنگی شود.
و این بود که از همان ابتدای زندگی، در کتاب ها و فیلم ها و سخنرانی ها در گوشمان می خواندند که: اصلا زندگی چه معنایی دارد؟ اگر برای خدا نباشد چقدر پوچ است. اگر برای خدا نمیری، مثل حسین فهمیده؛ -که معلوم نیست همان یک تانک را معدوم کرد یا نه- اگر تمامی کردارت برای خدا نباشد، مثل امام خمینی که کراهت موسیقی و حجاب اجباری را برایمان ساز کرد و مانند معصومین که شفاعت کننده ی آخرتمان اند بسیاری روز ها روزه می گرفت و شب ها به عبادت و زاری مشغول بود، و خیلی کسان و الگوهای دیگر که "تن" به لذات پست این دنیا ندادند و خود را به عبادت مشغول کردند، اگر مثل این ها نباشی زندگی چه معنایی دارد؟ بعد معلم پرورشی مان که روحانی بود یک یک لذات را برمی شمرد و در مذمت شان جمله ها می گفت. این جمله ها اولا چندش آور انتخاب می شدند تا برای ما که کودک بودیم تا سال های سال و تا به الان که پا در دهه چهارم زندگی می گذاریم هم تاثیری دراز مدت داشته باشند. دوما طی سال های تحصیلمان بارها به روایت های مختلف اما یکسان تکرار می شدند. از شراب شروع می کرد و می گفت کسی که مست کند جلوی روی محرمان خود شروع به شاشیدن می کند! درباره ی زن هشیار بود که چشم و گوشمان را باز نکند. نقل می کرد که کسانی که اهل این نابکاری ها بوده اند برایش تعریف می کردند که از عمد حاشیه ی خیابان راه می روند تا اتوبوس زیرشان کند و بمیرند. از خارج می گفت یعنی از امریکا! که چقدر فساد دارند و زن و مرد شبانه روز در هم غلت می زنند و می لولند و بچه های حرامزاده شان را می کشند. و وقتی فکر می کردی بچه شان یعنی یکی مانند تو را هر روز دارند در امریکا می کشند چه احساسی نسبت به زندگی داشتی؟ جمهوری اسلامی با تمام وجودش به ما می گفت راه من مردن و بعد بهشت است و راه دیگر زندگی سراسر رذالت باری که نجاستش تمام وجودت را می گیرد و خوابت می کند. بعد هم سر از جهنمی در می آوری که توصیفش کار هر روز واعظان بود تا نکند به فکر گناه بیفتی. حالا که کم کم حس لذت بردن از زندگی را از تو می گرفت تبدیل به سربازی شده بودی که هر شب با خواب سنگر و جبهه و تیرخوردنت خوشی ها می کردی و حتی برای دوستانت تعریف می کردی تا رویای مردنت را به آن ها پز بدهی، مخصوصا اگر بعدش هم خواب بهشت را می دیدی؛ جایی که سبز بود و احتمالا یکی از بزرگان دین را هم می دیدی.
دنیا زندان مومن بود و شوخی نشانگر بی عقلی و پرحرفی ناپسندیده اما گریه موجب سعادت دنیوی و اخروی بود، غم، گناهان مومن را از بین می برد و بیماری سبب پاکی انسان می شد. کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن ویژگی بهشتیان بود.(1) این گونه بود که به تدریج روحمان را کشیدند و مرده های متحرکی شدیم که از زندگی فقط نفس کشیدنش را حلال می شمردیم.
                             
(1)
  • حضرت محمد (ص) : به ابوذر غفاری فرمودند : همانا دنیا زندان مومن است و قبر محل ایمنی و بهشت منزلگاه اوست ولی دنیا بهشت است برای کافر ( چون در آخرت به عذاب الهی دچار میشود ) و قبر محل عذاب و جهنم جایگاه اوست.
  •  قال امیرالمومنین علی علیه‎السلام:
    "ما مزح امرؤ مزحه الا مج من عقله مجه(1)؛ هیچ كس شوخى نكرد، مگر آن كه، با پرداختن به شوخى، بخشی از عقل خود را به دور انداخت. 
  • امام صادق (ع) : چون گناه بنده مومن زیاد شود و جبران آن نکند خداوند او را به غم و اندوه در دنیا گرفتار سازد تا کفاره آن شود و گرنه بیمارش کند تا کفاره آن گناهان شود و اگر باز هم چاره ساز نشد هنگام مرگ بر او سخت گیرد تا کفاره گناهش شود و اگر باز هم گناه داشته باشد در قبر عذابش کند تا هنگام دیدن پروردگار گناهی نداشته باشد.
*منظور از ذکر احادیث بالا این نیست که اسلام لزوما چنین دید افراطی دارد بلکه نقل قول مطالبی است که در کتاب های درسی ما آورده شده بود و موظف به حفظ و یادگیری شان بودیم.

اراده!

































۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

توصیه های فوتبالی رضا پهلوی (سال 1356)

رضا پهلوی که در مطبوعات سالهای پایانی دوران پهلوی از او با عنوان “رهبر ورزش ایران” یاد می شد، بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران را در آستانه اعزام به جام جهانی 1978 آرژانتین به حضور پذیرفته و در حال انجام توصیه های تاکتیکی و اخلاقی به آنهاست. در تصویر علی پروین، حسن روشن، حسین فرکی و حشمت مهاجرانی نیز دیده می شوند.







 این مطلب عینا از وبلاگ مصائب آنا برگرفته شده است.

۱۳۹۰ خرداد ۱۳, جمعه

10 تن از منفورترین شخصیت های دنیا





نام ده تن از منفورترین شخصیت های تاریخ اینجا گردآوری شده است. انتخاب این ده نفر بر اساس عملکرد کلی آنان، تاثیرات و بیرحمیشان بوده است.






آدولف هیتلر
آدولف هیتلر به عنوان نخست وزیر آلمان انتخاب شد. به هنگام پایان جنگ جهانی دوم، جنگ های دفاعی و نسل کشی، زندگی دهها میلیون انسان شامل 6 میلیون یهودی در هولوکاست را تباه کرد یا بکلی از بین برد. در 30 آوریل 1945، با شلیک به مغز خود در حالی که کپسول سیانور نیز به دندان گرفته بود اقدام به خودکشی کرد.







یوزف استالین
استالین از 1922 تا پایان عمرش رئیس پلیس اطلاعات حزب کمونیست کمیته ی مرکزی اتحاد جماهیر شوروی بود. در زمان وی اوکراین که از اقمار شوروی بود دچار قحطی شد. تخمین زده شده که بین 2.5 تا 10 میلیون انسان بر اثر این قحطی جان دادند. دلیل قحطی تصمیمات سیاسی و اداری تحت فرماندهی استالین بود. تعداد کل افرادی که در زمان استالین به قتل رسیدند، بین 10 تا 60 میلیون است.



 

 

ایدی امین دادا
ایدی امین یک افسر ارتش و رئیس جمهور اوگاندا بود. وی در ژانویه 1971 طی یک کودتا قدرت را به دست گرفت. نقض حقوق بشر، مادام العمر کردن ریاست خود، آزار اخلاقی، اعدام های فراقانونی و اخراج هندی ها از اوگاندا کارهای شاخص وی به شمار می رود.
تعداد انسان هایی که توسط وی به قتل رسیدند معلوم نیست اما بین 80,000 تا 500,000 تخمین زده می شود.












 







لئوپولد دوم
لئوپولد دوم سالهای 1909-1865 پادشاه بلژیک بود. وی به در مرکز افریقا Congo Free State را ساخت تا عاج و ابریشم را از آنجا قاچاق کند. این کار مخصوصا به بردگی احتیاج داشت و در خلال این سالها حدود 8 میلیون کنگویی به این خاطر جان خود را از دست دادند.







پُل پُت
پل پت ابتدا نخست وزیر بود و سپس رهبر خمرهای کامبوج شد. وی در زمان قدرتش به صورت افراطی زمینداری کمونیستی را اجرا کرد به این صورت که شهرنشینان را به روستاها منتقل کرد و آنان را به کار در مزارع مشترک و بردگی مجبور کرد. نتیجه ی بردگی، سوء تغذیه، خدمات پزشکی بسیار کم و اعدام ها، حدود 2 میلیون کامبوجی را به کشتن داد.
خمرهای سرخ در مناطقی به نام "مزارع کشتار" دست به کشتارهای دسته جمعی می زدند. اعدامیان در گورهای دسته جمعی دفن می شدند. جهت تلف نکردن مهمات و گلوله، اعدام ها اغلب با چکش، دسته تبر، قنداق تفنگ یا خیزران های نوک تیز انجام می شد.







هان آتیلا
آتیلا رهبر امپراطوری هانیک بود که از آلمان تا رودخانه اورال و از رود دانوب تا دریای بالتیک را در بر می گرفت. وی از سال 434 تا 453 خان هانوس بود. در اروپای غربی به عنوان مجسمه ی بیرحمی و حریصی شناخته می شود. او در شب عروسی اش به قتل رسید.







ماکسیمیلین روبسپیر
روبسپیر یکی از رهبران انقلاب فرانسه بود که سخنرانی هایش باعث شد دولت انقلابی فرانسه پادشاه را اعدام کند. وی یکی از فرماندهان اصلی حکومت ترور بود که 18000 تا 40,000 نفر را به قتل رساند. در سال 1794 روبسپیر بدون مهلت دادن با گیوتین اعدام شد.







ایوان چهارم روسیه
ایوان چهارم اولین حاکم روسیه بود که تزار نامیده می شد. او دوک بزرگ و وحشتناک مسکو بین سال های 1533 تا 1547 بود. سربازان ایوان دور شهر دیوار کشیدند تا مردم نتوانند از شهر فرار کنند. بین 500 تا 1000 نفر هر روزه توسط نظامیان دستگیر شده و جلوی ایوان و پسرش شکنجه می شدند و به قتل می رسیدند.







ولَد اپه
ولَد سوم رومانی بین 1448 و 1476 سه مرتبه ولیعهد والاچیا شد. ولد بیشتر به خاطر داستان ها درباره ی مجازات هایی که در طول حکمرانی اش مقرر کرد معروف است. روش شکنجه ی او اینطور بوده که هر پای قربانی را به یک اسب می بستند و همزمان میله ی سرتیزی به بدن وی فرو می کردند. شکنجه های او عبارت بودند از: فرو بردن میخ به سر، قطع عضو یا اعضای بدن، کور کردن، خفه کردن با فشردن گلو، سوزاندن، بریدن بینی و گوش، قطع اندام های تناسلی به خصوص در مورد زنان، پوست کندن، در معرض حیوان ها یا مواد مختلف قرار دادن، و زنده جوشاندن در آب. ادعاهایی وجود دارد مبنی بر این که ده هزار نفر فقط در سال 1460 نقص عضو شدند.







روح الله خمینی
آیت الله خمینی از سال 1979 تا 1989
رهبر مذهبی ایران بود. وی در 4 ژوئن 1989 در هشتاد و شش سالگی مرد.
او قوانین مطابق با شریعت را به اجرا در آورد و در مورد لباس پوشیدن نیز مردان و زنان را بوسیله سپاه پاسداران و گروه های اسلامی دیگر مجبور به اطاعت کرد. در سال 1988 زندانیان را قتل عام کرد. در پی حمله ی فروغ جاویدان توسط مجاهدین به ایران، خمینی به مقامات قضایی اجازه داد زندانیانی که از فعالیت علیه جمهوری اسلامی توبه نکنند را اعدام کنند. به گفته ی بسیاری، هزاران نفر به سرعت در داخل زندان اعدام شدند، که 30000 فعال سیاسی از آن جمله بودند.







امپراطور هیروهیتو
هیروهیتو Hirohito بین سال های 1926 تا 1989 امپراطور ژاپن بود. در زمان اشغال نانجینگ پایتخت سابق چین، ارتش او وحشیگری های زیادی از خود نشان داد از جمله تجاوز، غارتگری، آتش زدن و اعدام شهروندان و اسیران جنگ. شمار زیادی از کودکان و زنان نیز کشته و یا مورد تجاوز قرار گرفتند. شمار کشته ها 150,000 تا 300,000 برآورد می شود.

توجه: این دسته بندی جنبه ی علمی و آکادمیک ندارد، و به انتخاب نویسنده مطلب آورده شده است.
منبع

آنچه ما می بینیم؛ آنچه کودکان می بینند